معرفی رشته مهندسی برق دانشگاه شهید رجایی
معرفی کلی و مقدمه:
رشته مهندسی برق یکی از رشتههای فنیمهندسی با رویکرد آموزشی است که در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران ارائه میشود. این رشته به گونهای طراحی شده که دانشجویان نهتنها به مباحث علمی و فنی برق تسلط پیدا کنند، بلکه تواناییهای لازم برای تدریس مؤثر در هنرستانهای فنی و کاردانش را نیز به دست می آورند.
در این رشته، دانشجویان با مفاهیم پایه و پیشرفته مهندسی برق آشنا میشوند، از جمله: طراحی مدارها، سیستمهای قدرت، الکترونیک، کنترل، میکروکنترلر، ابزار دقیق و … . همزمان، آموزشهای علوم تربیتی و مهارتهای معلمی مانند روش تدریس، روانشناسی یادگیری، طراحی آموزشی، کلاسداری و کارورزی نیز به آنها داده میشود.
رشته مهندسی برق، تلفیقی از دانش فنی مهندسی برق و علوم تربیتی است که با هدف تربیت دبیران متخصص و آموزشدهندگان توانمند برای تدریس در هنرستانهای فنیوحرفهای و کاردانش طراحی شده. این رشته بخشی از مأموریت دانشگاه شهید رجایی است که نقش دانشگاهی تربیت معلم فنی را در نظام آموزشی ایران دارد.
چه کسانی می توانند دبیر مهندس برق شوند؟
برای اینکه دبیر مهندسی برق (بهویژه در هنرستانهای فنیوحرفهای و کاردانش) شوید، مسیرهای مشخص و رسمیای وجود دارد. در ادامه توضیح میدهم چه کسانی میتوانند دبیر فنی برق شوند:
۱. فارغالتحصیلان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی
این مسیر اصلی و مستقیم برای دبیر شدن است:
داوطلبان با شرکت در کنکور سراسری ریاضی و انتخاب این دانشگاه، وارد رشته مهندسی برق – تربیت دبیر میشوند.
پس از گذراندن واحدهای تخصصی و آموزشی و انجام کارورزی در مدارس، پس از فارغالتحصیلی، بهصورت رسمی در آموزشوپرورش استخدام میشوند.
۲. پذیرفتهشدگان آزمون استخدامی آموزشوپرورش
افرادی که مدرک کارشناسی یا بالاتر در رشتههای مهندسی برق (قدرت، الکترونیک، کنترل، مخابرات و …) از دانشگاههای دیگر (مثل دولتی، آزاد، غیرانتفاعی و …) دارند.
این افراد باید در آزمون استخدامی آموزشوپرورش شرکت کنند که هر سال برگزار میشود و در صورت قبولی، وارد دوره یکساله مهارتآموزی (دانشگاه فرهنگیان) میشوند. بعد از اتمام دوره، بهصورت رسمی وارد آموزشوپرورش میشوند و بهعنوان دبیر فنی در هنرستانها فعالیت میکنند.
رشته در قاب دانشگاه:
وقتی وارد دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی شدم، میدونستم مسیرم فقط مهندسی برق نیست؛ بلکه قراره مهندس باشم و معلم هم بشم. اینجا همه چیز با یک نگاه متفاوت شکل میگیره؛ ما نهتنها مدار میکشیم و سیستم کنترل یاد میگیریم، بلکه یاد میگیریم چطور یاد بدیم.
دانشگاه شهید رجایی یه محیط ترکیبیه: هم حالوهوای دانشگاه صنعتی رو داره با کارگاهها، آزمایشگاهها و درسهای سنگین مهندسی، و هم فضایی تربیتی که توش درسهای روانشناسی، مدیریت کلاس، روش تدریس و طراحی آموزشی داریم.
اساتیدمون از دو طیف هستن: استادای برق که جدی و فنی هستن، دقیق مثل دانشگاه صنعتی و استادای علوم تربیتی که با حوصله یادمون میدن چطور با دانشآموز کار کنیم، چطور حرف بزنیم، آموزش طراحی کنیم و حتی به مشکلات تربیتی فکر کنیم.
ما معمولاً صبحها سر کلاسای برق هستیم، مدارهای الکتریکی، الکترونیک، ماشین، کنترل، میکروکنترلر… و بعدازظهرها یا دروس عمومی داریم یا تربیتی، مثل: روشهای تدریس، روانشناسی یادگیری، مدیریت آموزشی، فلسفه تعلیم و تربیت.
هفتههایی داریم که باید کارورزی بریم مدرسه؛ کنار یک دبیر فنی واقعی، سر کلاس هنرستان، تمرین کنیم که چطور درس بدیم، چطور دستگاهها رو معرفی کنیم و چطور با هنرجو ارتباط برقرار کنیم.
یه قسمت جذاب رشتهمون، کارگاههای عملی برقه. توی این کارگاهها تابلو برق میبندیم، با PLC برنامهنویسی میکنیم، پروژههای میکروکنترلر میزنیم و با تجهیزات واقعی صنعتی کار میکنیم.
این تجربه بهمون اعتمادبهنفس میده که توی کلاس درس هم مسلط باشیم، هم علمی و هم عملی.
من دارم همزمان دو هویت رو رشد میدم: یک مهندس دقیق، منطقی، و توانمند در حل مسائل و دیگری یک معلم صبور، مسئول، اجتماعی و تأثیرگذار. شاید مسیر سختتری نسبت به فقط مهندس یا فقط معلم بودن باشه، اما لذتش تو اینه که وقتی بری سر کلاس، میدونی داری نسل بعدی فنیها رو تربیت میکنی.
بعد از فارغالتحصیلی، قراره دبیر رسمی آموزشوپرورش بشم. میرم هنرستان، کارگاه برق، کلاسهای پر از انرژی، و میدونم هر روز کاری دارم که هم فنیه و هم انسانی.
سیلابس درسی در مقطع کارشناسی:
دانش جویان رشته مهندسی برق در مجوع 140 واحد درسی در مدت 8ترم طی می کنندکه
103واحد نظری، 30 واحد عملی ، 7 واحد کارگاهی ، 2 واحد پروژه ، 8 واحد کارورزی می باشد
واقعیت رشته مهندسی برق:
درسای عملی مثل: کارگاه برق صنعتی ، کنترل صنعتی، میکروکنترلر، تابلو برق ، PLC خیلی مهمن، اما سختیش اینه که:
تعداد دستگاهها نسبت به تعداد دانشجوها کمه. باید منتظر بمونی تا نوبتت شه.
خیلی وقتها قطعات الکترونیکی نداریم، باید پروژهای بسازی اما مقاومت، رله یا میکرو پیدا نمیشه.
بعضی دستگاهها خراب میشن و دیر تعمیر میشن، چون بودجه محدوده.
باید با تجهیزات قدیمی کار کنی، در حالی که صنعت جلوتره
ما هم باید پروژه مهندسی انجام بدیم، هم تحقیق برای درسهایی مثل روش تدریس، طراحی آموزشی، روانشناسی تربیتی بنویسیم یعنی هم باید تسلط علمی داشته باشیم، هم بلد باشیم چطور به هنرجو درس بدیم. این فشار دوطرفه خیلی از دانشجوها رو خسته میکنه.
با همهی این سختیها، وقتی پروژهات بالاخره کار میکنه، وقتی هنرجویی که هیچی نمیدونه ازت یاد میگیره، وقتی حس میکنی میتونی تأثیر بذاری، اونجا حس ارزشمند بودن بهت برمیگرده.
ادامه تحصیل:
مسیر اول: در گرایشهای تخصصی مهندسی برق
اگر به سمت مهندسی برق علاقهمند هستی و دوست داری در صنعت، شرکتهای دانشبنیان، پروژههای مهندسی یا تحقیقاتی فعالیت کنی، این مسیر مناسبته.
گرایشها و مسیر شغلی:
آینده شغلی | کاربرد | گرایش |
برق منطقه ای، نیروگاه، صنایع | سیستم های انتقال قدرت، پست ها ، انرژی های تجدید پذیر | قدرت |
شرکت های الکترونیکی، R&D | طراحی مدار، سیستم های تعبیه شده، ساخت دستگاه | الکترونیک |
اپراتورها، شبکه های مخابراتی | ارتباطات بی سیم، شبکه، سیگنال | مخابرات |
خوروسازی، کارخانه ها | سیستم های خودکار، روباتیک، هوش مصنوعی | کنترل |
بیمارستان ها، شرکت های تجهیزات پزشکی | تجهیزات پزشکی | بیوالکتریک |
نیازمندیها:
شرکت در کنکور ارشد مهندسی برق (سراسری)، تسلط روی دروس: مدار، الکترونیک، ریاضی مهندسی، کنترل، سیگنال و… . بهتره تو کارشناسی مقاله، پروژه، یا دستکم نمره خوب داشته باشی.
مزایا:
بازار کار متنوعتر، امکان مهاجرت، تحصیل خارج، ورود به شرکتها، صنعت یا هیئت علمی
مسیر دوم: ارشد علوم تربیتی و آموزش فنی و حرفهای
اگه مسیرت رو بیشتر در آموزش میبینی، و علاقهمندی به طراحی سیستمهای آموزشی، تولید محتوای درسی یا مدیریت مدارس، این مسیر برای تو مناسبه.
گرایشهای محبوب:
آموزش فنی و حرفهای (ویژه معلمان هنرستان)، آموزش تکنولوژی، مدیریت آموزشی، برنامهریزی درسی، روانشناسی تربیتی
شرایط:
شرکت در کنکور کارشناسی ارشد علوم تربیتی یا رشتههای آموزش محور بعضی دانشگاهها مثل شهید رجایی، فرهنگیان، علامه طباطبایی، الزهرا پذیرش دارن.
آینده شغلی:
ارتقا در آموزش و پرورش (مثلاً رئیس گروه فنی، مدیر هنرستان)، پژوهشگر آموزش، تولید محتوای آموزشی فنی، راهاندازی دورههای مهارتی و آنلاین
مزایا:
نزدیکتر به شغل فعلی معلمی، رقابت کمتر از رشتههای مهندسی، هماهنگ با کار در آموزشوپرورش
مسیر سوم: رشته میانرشتهای آموزش مهندسی برق
برخی دانشگاهها (بهخصوص شهید رجایی یا دانشگاههای تربیت معلم) رشتهای دارند که ترکیب “آموزش” و “برق” است. مثل: کارشناسی ارشد آموزش مهندسی برق
این رشته: هم دروس آموزشی مثل روش تدریس، ارزشیابی و طراحی آموزشی داره، هم دروس فنی مثل الکترونیک صنعتی یا سیستمهای کنترل آموزشی، هدفش: تربیت متخصصی که هم برق بلد باشه، هم آموزش.
این رشته معمولاً مخصوص فرهنگیانه، یا کسانی که میخوان در طراحی کتب درسی، محتوای آموزشی برق، یا تربیت هنرجوها و استادکارها وارد بشن.
مهاجرت یا ادامه تحصیل خارج از کشور
اگه برنامهات مهاجرت یا تحصیل در خارج از کشوره، باید:زبان انگلیسیات رو تقویت کنی (IELTS، TOEFL) ، رزومه پژوهشی قوی بسازی (مقاله، پروژه، فعالیت علمی)، مدارک رو ترجمه رسمی کنی
کشورهایی مناسب: آلمان (برای فنیها با هزینه پایین)، کانادا، ترکیه، استرالیا (با بورسیه یا پذیرش آسانتر) ، اروپای شرقی و اسکاندیناوی برای آموزشمحور
این مسیر برای کسانی خوبه که علاقهمند به مهاجرت ، تحصیل و کار خارج از کشوردارند و همچنین زبان، رزومه، نمره خوب داشته باشند. برای تحقق این کار حتما باید بتوانید رضایت آموزش و پرورش را جلب و هزینه های مربوط به تعهد خود را پرداخت نمایید.
وضعیت فارغ التحصیل مهندس برق در مدرسه:
وقتی از دانشگاه شهید رجایی تو رشته مهندسی برق – تربیت دبیر فارغالتحصیل می شوی، در مهر، بهعنوان دبیر برق هنرستان فنی سر کار می روی. سال اول تدریس، پر از اتفاقاییه که هیچکدوم توی دانشگاه یادمون ندادن…
ما اساتید برق باید 24 ساعت در هفته تدریس کنیم که معمولا به این صورته 12 ساعت نظری و 14 ساعت کارگاه و برای تکمیل ساعاتت ممکنه دروسی رو بهت بدن که تخصصت نباشه مثل دفاعی و … .
روز اول که وارد هنرستان شدم، خیلیا فکر میکردن من هنوز دانشآموزم! جوّ هنرستان فرق داره، پر سر و صدا، پر چالش، پر از پسرهایی که اکثراً علاقهای به برق ندارن. باید یاد میگرفتم چطوری بین مهربون بودن و قاطع بودن، تعادل برقرار کنم.
تو دانشگاه، “روش تدریس” خونده بودیم، ولی وقتی با کلاس ۳۰ نفرهای روبهرو شدم که نیمی از بچهها اصلاً علاقهای نداشتن، فهمیدم باید با دل وارد بشی، نه فقط با محتوا و مفاهیم خشک برق رو جوری بگی که براشون ملموس شه. مثلاً مقاومت رو با لوله آب توضیح بدم، یا برق سهفاز رو با کولر گازی خونه مقایسه کنم.
یه چالش بزرگ اینه که: کارگاه تجهیز نشده، تابلو برق ناقصه، بعضی قطعهها (مثل میکروکنترلر یا تایمر صنعتی) نداریم بچهها باید با “تئوری” کار عملی رو یاد بگیرن! گاهی مجبورم از خونه وسایل بیارم یا با چسب و فوم، “ماکت تجهیزات” بسازم تا درکشون کنن. خلاقیت، اجباره نه انتخاب.
بزرگترین لذت من، وقتی بود که یکی از بچههایی که اصلاً توجه نمیکرد، بهم گفت: “استاد! من دیروز خودم یه مدار بستم.”
اون لحظه فهمیدم که “آموزش یعنی روشن کردن یه چراغ تو ذهن کسی که فکر میکرد همیشه خاموشه.”
سال اول تدریس یه ترکیب از خستگی، یادگیری، خلاقیت و رشد درونی بود و ما معلمای برق، باید هم مهندس باشیم، هم راهنما، هم برادر بزرگتر، و گاهی هم تعمیرکار وسایل کارگاه!
بازار کار و میزان حقوق و در آمد:
وقتی بهعنوان دبیر رسمی وارد آموزشوپرورش میشی، در سال اول معمولاً حقوق پایهات بین ۹ تا ۱۲ میلیون تومان هست. البته این عدد ممکنه با توجه به شهر محل خدمت، نوع استخدام (رسمی، پیمانی)، رتبه شغلی و سابقه کمی تغییر کنه. اگه سابقهدار بشی یا تو رتبهبندیهای معلمان رشد کنی، این رقم به ۱۵ تا ۱۸ میلیون یا حتی بیشتر هم میرسه.
اگه علاوهبر ساعات موظف، حقالتدریس اضافی برداری یا مسئولیتهایی مثل سرپرستی کارگاه داشته باشی، مبلغی اضافهتر هم دریافت میکنی.
تو بخش خصوصی، درآمد خیلی به مهارتت بستگی داره. مثلاً: اگه بخوای تدریس خصوصی انجام بدی (مثل PLC، برق صنعتی یا ساختمان)، درآمدت میتونه از ساعتی ۲۰۰ هزار تا چند میلیون در هفته باشه.
اگر وارد پروژههای عملی بشی، مثل اجرای تابلو برق، برقکشی ساختمان، نصب تجهیزات صنعتی یا برنامهنویسی PLC، درآمد ماهانهات میتونه بین ۱۵ تا ۳۰ میلیون یا حتی بیشتر بشه.
آموزش در مؤسسات فنی و حرفهای هم میتونه درآمدی حدود ۸ تا ۱۵ میلیون بده، بسته به نوع همکاری.
اگر فقط تو آموزشوپرورش کار کنی، درآمدت ثابته، امنیت شغلی داری، ولی رشد مالیات آهستهتره. اما اگه بتونی در کنار معلمی، مهارت فنیات رو بالا ببری و در بازار کار پروژه بگیری، میتونی درآمدت رو چند برابر کنی.
مزایا و معایب:
مزایا:
۱. امنیت شغلی بالا
فارغالتحصیل این رشته، مخصوصاً از دانشگاههایی مثل شهید رجایی، مستقیماً وارد آموزشوپرورش میشه و رسمی استخدام میشه. این یعنی: کار تضمینی، حقوق ثابت، بیمه، بازنشستگی و مرخصی تابستانی.
۲. دو تخصص همزمان
دانشجو هم دروس مهندسی برق میخونه (مثل مدار، الکترونیک، کنترل)، هم آموزش و روانشناسی. یعنی در پایان، هم یک مهندس میشی، هم یک معلم حرفهای.
۳. فرصت کار هم در آموزش، هم در صنعت
اگر اهل مهارتآموزی باشی (PLC، برق صنعتی، برنامهنویسی تابلو)، میتونی در کنار تدریس، وارد بازار پروژههای صنعتی هم بشی و درآمد خوبی کسب کنی.
۴. تعطیلات نسبتاً زیاد
تعطیلی تابستان، عید، پنجشنبهها و مناسبتها باعث میشه فرصت برای استراحت یا کار جانبی زیاد باشه.
۵. احترام اجتماعی
شغل معلمی، خصوصاً در هنرستانها، هنوز بین مردم و خانوادهها ارزش بالایی داره. مخصوصاً اگر مهارت بالا داشته باشی، هنرجوها واقعاً دوستت دارن.
معایب:
۱. سختی زیاد دروس و کارگاهها
در دانشگاه، دروس برق واقعاً سنگین هستن (مدار، ریاضی مهندسی، سیگنال، الکترونیک و…). در عین حال باید کارگاه، آزمایشگاه و درسهای آموزشی هم پاس کنی.
۲. کمبود تجهیزات در مدارس
در هنرستانها، خیلی وقتا با کمبود وسایل، قطعه، تجهیزات آزمایشگاهی و کارگاهی مواجه میشی. باید با خلاقیت و ابتکار خودت جبرانش کنی.
۳. حقوق نسبتاً محدود
حقوق معلمان تازهکار کفاف زندگی شهری رو بهخوبی نمیده و برای پیشرفت مالی جدی، باید بهفکر تدریس خصوصی یا کار جانبی باشی.
۴. چالشهای تربیتی و انضباطی
دانشآموزهای فنی اغلب علاقهمند نیستن یا چالش رفتاری دارن. باید خیلی صبور و قوی باشی تا بتونی هم آموزش بدی، هم کلاس رو کنترل کنی.
۵. محدودیت رشد در صنعت
چون آموزشوپرورشی هستی و وقت زیادی صرف تدریس میکنی، ممکنه فرصت کمتری برای ورود جدی به صنعت و رشد تخصصی در زمینه مهندسی برق داشته باشی (مگر اینکه خودت بخوای تلاش مضاعف کنی).
یادداشتی از یک دانشجوی مهندسی برق:
“اگر به مهندسی برق علاقهمندی، این چند خط رو از دل من بخون…”
وقتی انتخاب رشته میکردم، فقط برق رو میشناختم چون از بچگی عاشق کارای فنی بودم؛ تعمیر، سیمکشی، برد، لحیم، حتی چراغخونهها رو خودم نصب میکردم.
اما حالا که تو دانشگاهام، فهمیدم برق فقط عشق به سیم و ولتاژ نیست… این رشته هم علم میخواد، هم صبر، هم پشتکار.
ما تو دانشگاه علاوهبر درسهای سنگین مثل مدار، ریاضی مهندسی، سیگنال، کنترل، الکترونیک، باید آموزش دادن رو هم یاد بگیریم. چون قرار نیست فقط یه مهندس باشیم، قراره معلم مهندس بشیم. و این یعنی: باید هم بلد باشی برق رو بفهمی، هم بلد باشی برق رو بفهمونی.
گاهی وقتا با خودم میگم “کاش امکاناتمون بیشتر بود، کارگاهمون بهتر تجهیز میشد، یا وقت بیشتری برای تمرین عملی داشتیم…” ولی بعد یاد اون روز میافتم که تونستم یه هنرجو رو مشتاق کنم، یه مدار ساده رو بهش یاد بدم، و اون با ذوق گفت: “آقا من بالاخره فهمیدم برق چیه!”
اون لحظهها، خستگی در میره. اون لحظهها میفهمی معلم شدن فقط یه شغل نیست، یه نوع اثر گذاشتنه.
اگه تو هم عاشق برقی، عاشق یاد گرفتن و یاد دادن، اگه حوصله داری بجنگی، بسازی، تغییر بدی…
این رشته مال توئه.
سخته؟ آره.
امتحانا آسونه؟ نه واقعاً.
ولی آخرش یه چراغ تو ذهن کسی روشن میکنی که شاید خودش فکر میکرد همیشه خاموش میمونه…
با آرزوی روشنترین مسیرها برات.
یه دانشجوی برق با سیمکشی دلش به امید آینده
این محتوا چقدر برای شما مفید بود ؟
امتیاز شما به ما انرژی بیشتری میده :
میانگین امتیاز ها 0 / 5. شمارش امتیاز 0
اولین نفری باشید که امتیاز میدید:))
دیدگاهتان را بنویسید